تصمیم خروج نیرو های ارتش امریکا از افغانستان و نگرانی مردم!
اعلان خروج نظامیان امریکایی، ما را به یاد سال های ۱۳۶۷ میبرد که در آن زمان به اساس توافقنامه ژینو بین اتحاد جماهیر شوری، ایالات متحده امریکا، دولت وقت و پاکستان صورت گرفت و یکی از بند های آن خروج نیرو های شوروی از افغانستان بود.
هرچند شرایط امروز با آن زمان بسیار تفاوت دارد، اما میتواند برای بازیگران سیاسی در افغانستان امروز، درس باشد.تفاوت ها و شباهت ها:
1. بعد از خروج نیرو های شوروی، اتحاد جماهیر شوروی وقت، بیشتر در مسایل داخلی خود مصروف شد و به متحدین استراتژيک اش کمتر توجه کرد. ولی به نظر میرسد اعلان ادامه کمک ها و سفر وزیر خارجه امریکا به افغانستان، تفاوت در خروج شوری و آمریکا از افغانستان است
.2. جبهات مجاهدین بسیار قوی بود و همچنان کمک های مالی و نظامی کشور های همسایه به شدت ادامه داشت اما امروز طالبان بیشتر امکانات نظامی خود را از داخل کشور تامین مینمایند هرچند که تمویل خارجی نیز قابل انکار نیست
.3. روحیه ی نیرو های داکتر نجیب به شدت تضعیف گردیده و اکثریت ایشان در صدد تامین روابط با مجاهدین بودند، ولی امروز روحیه نیرو های نظامی با بسیار قوت خویش آماده تعرض و دفاع میباشند
. 4. اختلافات جدی میان سران صفوف احزاب چپی یا حکومت نجیب به شدت بالا گرفته بود و حتی چنان خسته شده بودند که به سقوط نظام هم بی تفاوتی نشان میدادند، اما سیاسیون جانب جمهوریت برای امروز با وجود اختلاف های شدید شان، سقوط نظام خط سرخ محسوب شده و همه ایشان در مقابل طالبان ایستادگی دارند.
5. در دوران جهاد، مردم بیشتر حامی جهاد بودند، عشر، ذکات و سایر کمک ها را خود مردم به رضایت خویش به جبهات و قرارگاه های مجاهدین کمک مینمود اما طالبان بیشتر با توصل به زور از مردم باج میگیرند و حتی در خانه های مردم امر میکنند تا برایشان غذا های لذیذ و گوشت تیار کنند که در نتیجه نفوس تحت تسلط طالبان به تنگ آمده اند اما اگر حرکاتی در مقابل شان انجام بدهند، بالای حکومت اعتماد ندارند.
6. در دوران جهاد، اکثریت مطلق خانواده ها و جوانان رضاکارانه به صفوف مجاهدین قرار میگرفت، اما طالبان در اکثریت نقاط کشور به زور سرباز گیری میکنند.
7. در دوره جهاد، در قسمت اعظم تحت نفوذ مجاهدین، شفاخانه ها و مکاتب فعال بود، اما طالبان و خانواده ی ایشان از امکانات دولتی استفاده میکنند.
8. در زمان جهاد، کسانیکه دوره ی عسکری را در صفوف حکومت نجیب تکمیل نموده و بعد از اخذ ترخیص میتوانست به ساحه مجاهدین آزادانه گشت و گزار کنند ولی طالبان به هیچ وجه با افراد نظامی و ادارات ملکی رحم نمیکنند.
9. مجاهدین به هیچ وجه به صورت مستقیم افراد ملکی را شهید نمیساخت، اما موارد زیادی در باره طالبان در مورد قتل مستقیم افراد ملکی به ثبت رسید.
10. در دوران جهاد، مناطق مجاهدین به شکل کور کورانه بمبارد و یا مورد تهاجم قرار میگرفت که روزانه در مقابل یک مجاهد مسلح ده ها فرد ملکی شهید و مجروح میگردیدند اما نظام امروز نهایت دقت را بخرچ میدهد تا افراد ملکی و دارای عامه آسیب نبیند گرچند خطا ها و اشتباهاتی وجود دارد.
11. در اخیر، بعد از پیروزی حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و حکومت اسلامی افغانستان، نسبت عدم پذیرش، انحصار قدرت، عدم تجربه حکومت داری، عقده های جدی محرومیت و مسایل قومی، ضعف روابط دیپلوماتیک با کشور های همسایه و ده ها فکتور دیگر سبب گردید بار دیگر جنگ در منطقه در بگیرد که اثر آن به همگان معلوم است اما امروز نسبت به سی سال قبل وضعیت کاملا تغیر نموده، کشور های حامی افغانستان هنوز به حمایت این نظام هستند، متحد اصلی ستراتیژیک با حکومت افغانستان تعهد ادامه ی کمک را دارد، اما هیچ کشور به صورت رسمی از طالبان حمایت نمیکنند.
یادداشت: 1. نظام جمهوریت، متوجه اشتباهات خود شود.2. تعصب، گروه گرایی، انحصار و استبداد کاهش پیدا کند.3. تحمل و همپذیری میان سیاسیون جمهوریت بسیار مهم است که لطفا دست آورد دو دهه اخیر را به سلامت به نسل آینده انتقال دهند. 4. حضور همه اقوام و سیاسیون در نظام جمهوریت متضمن پایداری نظام است. 5. تامین روابط نیک با کشور های همسایه و منطقه و کنار گذشتن مسایل گذشته که جز بدبختی و زیان ببار آورد. 6. رعایت مشارکت اقوام در صفوف امنیتی و ادارات ملکی 7. تشویق، مجازات و مکافات مسوولین نظامی بر اساس شایسته سالاری بدون واسطه و تعصب. 8. تصامیم به اساس احساسات نه، بلکه به اساس شواهد که جز ویژگی های خاص یک رهبر است گرفته شود. 9. صلح خیر است، در میز مذاکرات با طالبان، نهایت از تحمل و همپذیری استفاده گردد و مباحث جنجالی همواره در اخیر گذاشته شود.به امید افغانستان آرام، آباد و عاری از تعصب و بی عدالتی داکتر فدامحمد پیکان